آستان جانان

ساخت وبلاگ
اگر حجاب واجب است، آیا به صورت فردی و فقط برای مسلمانان واجب است. و یا به صورت اجتماعی و برای همگان (اعم از مسلمان و غیر مسلمان) واجب است و باید در جامعه‌ به صورت کامل اجرا شود؟ در این صورت، آیا این امر باعث ایجاد نفاق در جامعه نمی‌شود و آزادی‌های فردی دیگران نیز ضایع نمی‌شود؟ در صورتی که به صورت فردی و فقط برای مسلمانان واجب است و برای غیر مسلمانان آزاد است، آیا این امر باعث تخریب هویت دینی و اجتماعی مسلمانان نمی‌شود؟بر اساس نظر قرآن انسان‌ها در انتخاب دین و مقتضیات‌شان کاملاً آزاد هستند و هیچ‌گونه جبری در این زمینه وجود ندارد.لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [سوره البقرة: آیه ۲۵۶] در دین اجباری نیست چرا که راه از بیراهه آشکار شده است. پس هر که به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، یقیناً به محکم‌ترین دست‌آویز دست آویخته است که هرگز نخواهد گسست، و خداوند شنوای داناست.لذا قضیه‌ی حجاب اسلامی واجبی فردی است و بر غیر مسلمانان واجب نیست و هرگز نمی‌توان احکام اسلامی را بر غیر مسلمین به صورت جبری اجرا نمود (مگر احکام جزایی که بر همگان اجرا می‌شود). اما این مسئله در حالاتی خاص به این امر مرتبط می‌شود که مسلمانان از لحاظ حاکمیت در چه وضعیتی قرار دارند. به این صورت که اگر حکومت و جامعه‌ی اسلامی تشکیل شده باشد، در این حالت به خاطر احترام به انتخاب بیشتر انسان‌ها (حداقل ۸۵ درصد جامعه)، که اسلام را برای حاکمیت انتخاب کرده‌اند، بر غیر مؤمنین لازم است امور مورد احترام مسلمانان (حجاب) را تا حدودی(مثلا کاملا عریا آستان جانان...
ما را در سایت آستان جانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aftab67o بازدید : 74 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 8:16

برادران عالم و دعوت‌گرم را به نکات ذیل وصیت می‌کنم تا وظیفۀ خود را در قبال پروردگار، دین و امت خود به درستی اداء نمایند: ١. دوستی و محبت خود را خالص برای پروردگار بزرگ و دین او بگردانید؛ نظام‌ها، اقوام، اشخاص و احزاب را به همان اندازه که به اسلام پایبند و نزدیک اند، دوست بدارید. ٢. در هر قضیه به کتاب الله و سنت رسول الله در پرتو فهم سلف صالح امت رجوع کنید و اسلام را از تحريف افراط‌گرایان، دست‌بُرد اهل بطلان و تأویل بی‌مورد نادانان پیراسته نمایيد.٣. از بیان سخن حق در برابر سرکشان و ظالمان هراسی به دل راه ندهید. به کارهای شایسته امر کنید و از کارهای ناشایست باز دارید. در این مسیر از ملامت هیچ ملامت‌گر و قدرت هیچ ستم‌گری نهراسید. به‌سان آنان‌که خدواند متعال در وصف شان می‌فرماید: {الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيباً}. ترجمه: كسانی‌كه (برنامه‌ها و) رسالت‌های خدا را (به مردم) می‌رساندند، و از او می‌ترسيدند و از كسی جز خدا نمی‌ترسيدند، و همين‌بس كه خدا حساب‌گر (زحمات و پاداش‌دهنده اعمال آنان) باشد.۴. سفارش پیامبر بزرگ‌وار اسلام به حضرت معاذ بن جبل و ابو موسی اشعری رضی الله عنهما_آن‌گاه که ایشان را به یمن فرستادند_ نصب العین خود قرار دهید: «آسان بگيريد و سخت نگيريد، بشارت دهيد و تنفر ايجاد نکنيد! عالمان و دعوت‌گران همیشه نیازمند این سفارش اند اما در زمانۀ ما از هر زمان دیگری بیش‌تر به این سفارش نیازمند هستند. معنای این سخن اینست که باید شعار عالمان و دعوتگران به جای خشونت و سخت‌گیری، نرمی و آسان‌گیری باشد؛ چه الله متعال نرمی و ملایمت را در همۀ امور دوست می‌دارد. خداوند به حضرت بهترینِ عالم چنی آستان جانان...
ما را در سایت آستان جانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aftab67o بازدید : 83 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 8:16

سیدیاسین حسینی: دو سنگرِ معرفت‌شناسیِ اخلاق در دو رویکرد و نگاه با هم کشاکش دارند: نگاه عقلانی و نگاه وحیانی. آیا رستگاری اخلاقی و انسانی را باید در اخلاق وحیانی جُست یا در اخلاق عقلانی؟ این دو رویکرد تا چه میزان همدیگر را پوشش می‌دهند؟ آیا اخلاق در چارچوب فقه و قانون معنا می‌پذیرد یا فقه و قانون در چارچوب اخلاق؟رویکردهای نظری به اخلاقدرکشاکش مبانی معرفت‌شناسی ایدآلیسم هگلی و هگلیان جوان با ماتریالیسم و ماتریالیست‌انگارهایی نظیر مارکس و مارکسیست‌ها، می‌توان دو رویکرد وحیانی و عقلانی به اخلاق را واکاوی کرد و در هر دو سوی مناسبات اجتماعی و روابط اجتماعی، معرفت‌شناسی اخلاقی متناسب با آن را سنجید و شناسایی کرد. در رویکرد هگل و هگلیان می‌توان تفکر و ایده را خالق واقعیت دانست، تفکر در قالب ایده و اخلاق ذهنی تحول پیدا می‌کند و به ذهنیتی مستقل تبدیل می‌شود و اخلاق متناسب با خود را در جامعه بین مناسبات اجتماعی بروز و برساخت می‌کند.در رویکرد و جهان‌بینی مارکسیستی ریشه‌های اخلاقی کاملاً متفاوت بروز می‌یابد و این ایدئولوژی‌های اجتماعی هستند که فرم دینی به تن اخلاق می‌کنند و اخلاق را نه ذهنی بلکه عینی در آرایش اجتماعی درون مناسبات اجتماعی جای می‌دهند، این ایدئولوژی‌های اخلاقی متناسب با وضعیت مادی انسان در ارتباط است و نحوه مواجهه عقلی با این صورت از اخلاق می‌تواند به استهلاک انسانی فرد در جامعه سرایت کند.اما در این کشاکش آیا تقدم انضباط وحیانیِ اخلاق بر انضباط عقلانیِ اخلاق، مرگ اخلاقیِ عقل محسوب می‌گردد یا اغوای دینیِ عقل؟آیا سعادت انسان مشروط به جلب رحمت الهی از طریق توسل به دعا و مناجات است (دین تاریخی) یا مشروط به سعی و جهد شخصی انسان و اصلاح اخلاقی او (دین عقلانی)؟آن چنان که گفته شده آستان جانان...
ما را در سایت آستان جانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aftab67o بازدید : 85 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 8:16